برای دریافت والپیپر و پاسخ آناگرام های سخت و آسان به ادامه مطلب بروید.
برای دریافت والپیپر و پاسخ آناگرام های سخت و آسان به ادامه مطلب بروید.
برای دیدن پاسخ و دریافت فابل به ادامه مطلب بروید.
جواب آناگرام سخت آماده شد.
این کاراکتر Charles Augustus Magnussen است که از نام و داستان «چارلز آگوستوس میلورتن» گرفته شده ، کسی که با در دست داشتن نامه های خصوصی دیگران به اخاذی از آن ها می پردازد اما معلوم نیست در شبیه سازی این داستان در قرن کنونی به جای نامه از چه چیزی برای اخاذی استفاده خواهد کرد ( شاید ایمیل ! ).
ارسال شده در تاریخ : پنجشنبه ، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
کتاب در حال ترجمه و ویرایش است که بزودی پس از اخذ مجوز چاپ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به علاقهمندان نوشتههای دن براون ارایه خواهد شد.
“بگرد و آنرا خواهی یافت."
رابرت لانگدون نمادشناس مشهور هاروارد با شنیدن پژواک این کلمات در سرش، روی تخت یک بیمارستان بیدار میشود. او هیچ اطلاعی ازاینکه کجاست و چطور به آنجا راه یافته ندارد و حتی نمیتواند علت وجود آن وسیله ترسناک در میان وسایلش را توضیح دهد.
تهدید به مرگ، او و یک پزشک جوان، سیینا بروکس، را به سوی تعقیب و گریزی فوقالعاده خطرناک در فلورانس سوق میدهد و این تنها شناخت لانگدون از گذرگاههای مخفی و رازهای کهن است که میتواند آن دو را از دست تعقیبکنندگان ناشناس نجات دهد.تنها چند بیت از شعر تاریک و حماسی دانته -یعنی دوزخ- راهنمایشان میشود و آنها باید دنبالهای از رمزها که در اعماق برخی از مشهورترین آثار هنری دوره رنسانس مثل مجسمهها، تابلوها و ساختمانها مدفون شدهاند را بگشایند تا سرانجام بتوانند معمایی را حل کنند که شاید و تنها شاید، بتواند به آنها کمک کند تا جهان را از خطری مهیب نجات دهند...
کتاب حاضر که دوزخ نام دارد از یکی از خوفناکترین آثار ادبی کلاسیک الهام گرفته شده، و هیجانانگیزترین و تفکربرانگیزترین رمان دن بروان تا به امروز است که شما را از همان اولین صفحه مجذوب خود میکند و تا آخرین صفحه رهایتان نخواهد کرد.
منبع : http://www.negarineh.ir
شما سه جعبه دارید که روی یکی «سیب» ، دیگری «پرتقال» و روی آخری «سیب و پرتقال» نوشته شده است . شما می دانید که تمام نامگذاری ها غلط اند . و تنها یک بار می توانید درخواست کنید تا میوه ای از یکی از جعبه ها برداشته شود . چطور می توان جعبه ها را درست نامگذاری کرد؟
روزی مردی قدم زنان وارد یک مغازه فروش نوشیدنی می شود و از مرد فروشنده می خواهد کمی آب به او بدهد ! مرد فروشنده کمی به او نگاه میکند و پس از اندکی تفکر اسلحه اش را بر می دارد و با حالتی ترسناک به طرف او نشانه می رود ! مرد ناشناس پس از چند لحظه می گوید : متشکرم! و قدم زنان خارج می شود . چه طور این رویداد را توجیه می کنید؟
نکته : در فرض مسئله تغییر ایجاد نکنید :مرد مسلح نیست ، فروشنده را نمی شناسد ، دیوانه نیست و ...
این حادثه به شکل دیگری واقعا اتفاق افتاده با این تفاوت که مرد اسلحه دار برای رسیدن به مقصود خود واقعا شلیک کرده است!
برگرفته شده از brain.blog.ir
شما دو گوی کریستالی دارید و قبل از شکسته شدن آن ها باید بفمید حداکثر باید از کدام طبقه ی یک ساختمان صد طبقه ای پایین بیفتند. شما هیچ چیز در مورد استحکام گوی ها نمی دانید ، ممکن است بسیار شکننده باشند و انداختن آن ها از طبقه اول موجب شکسته شدن آن ها شود یا حتی آن قدر سخت و محکم باشند که حتی انداختن آن ها از طبقه صدم آسیبی به آن ها نرساند. مؤثرترین راهی که شما به وسیله پرتاب گوی ها بتوانید ارتفاع و طبقه مناسب را بیابید چیست؟
شما مجازید هر دو گوی را بشکنید مشروط بر این که بدین وسیله بتوانید آن طبقه خاص و مناسب را شناسایی کنید.
برگرفته شده از brain.blog.ir
برای دیدن پاسخ به ادامه مطلب بروید.