سریال ۵ قسمتی «آخرین دشمن» با بازی بندیکت کامبربچ در از پنج شنبه ۱۵ مهر ، هر شب ساعت ۲۱:۰۰ از شبکهی نمایش در سه قسمت پخش خواهد شد.
استفن ازارد (بندیکت کامبربچ) ریاضیدانی گوشهگیر است که برای مراسم خاکسپاری برادرش از چین به انگلستان بازمیگردد ، اما از هنگام ورود به فرودگاه با حوادث عجیبی رو به رو میشود که دست دولت پشت آنهاست ...
نام قسمت اول «شش تاچر» گذاشته شده که از «ماجرای شش ناپلئون» دویل گرفته شده.
و نام قسمت دوم نیز «کارآگاه دروغگو» است که از «ماجرای کارآگاه محتضر» نشأت گرفته.
آیا شش تاچر میتواند پروندهای حل شده باشد؟
پروندهای با این نام در حال حاضر در وبلاگ دکتر جان اچ واتسون به تاریخ ۱۹ دسامبر موجود است!
پروندهی شش ناپلئون دویل در مورد چند فقره دزدی است که هر یک منجر به ربوده شدن و تخریب تندیسی گچی از ناپلئون میشود و یک بار نیز این عمل به قتل میانجامد. سرانجام معلوم میشود که سارق ، مروارید با ارزش سیاهی را درون یکی از آنها پنهان کرده بوده و اکنون سعی دارد دوباره ردش را پیدا کند.
در پروندهای که در وبلاگ جان واتسون تعریف شده ، [تندیس] ناپلئون تبدیل به تندیس مارگارت تاچر شده است و شیء مخفی شده داخل آن یک چاقوی تاشو است که در یک قتل استفاده شده اما اساس هر رو داستان یکی است، مجرم نیز در هر دو داستان یک نفر است ، یک ایتالیایی به اسم بپو.
پس، آیا این میتواند همان داستانی باشد که قرار است به زودی آن را ببینیم.
داستان جان در کریسمس رخ میدهد ( و شامل خلاصه داستانی است که در آن شرلوک ، به خاطر بدعنقی کردن و خواستن یک پروندهی قتل اشتیاقاور از بابانوئل یک فروشگاه ، برای کریسمس ، آن هم در برابر عدهای کودک شوکه شده و والدینشان ، توسط پلیس به اتاقش بازگردانده میشود ) و اولین قسمت سری جدید نیز طبق سنت در ۱ ژانویه پخش خواهد شد ، پس یک داستان با پس زمینهای مناسب یک فصل خاص از سال به هبچ وجه ناممکن نیست.
تصادفی بودن این حقیقت که این قسمت عنوانی مشابه پست وبلاگ جان دارد نیز نامحتمل به نظر می رسد. جای تعجب نیست که داستانی به محبوبیت شش ناپلئون ، داستانی است که مارک گیتیس و استیون موفات برای اقتباس آن را انتخاب کردهاند اما این نظریه که آنها و جوزف لیدستر ( که ، با عرض پوزش از تخریب توهمتان ! ، کسی است که وبلاگ جان را مینویسد ) به طور مستقل از هم، تاچر را با واژهی ناپلئون جایگزین کرده باشند لااقل بسیار نامحتمل به نظر میرسد.
پس آیا گیتیس و موفات این ایده را به لیدستر پیشنهاد کردهاند و موقع نوشتن سری جدید این موضوع را فراموش کردهاند؟ ممکن است، اما به نوعی باورش سخت است ، آن هم با وجود جدیت کاریشان و این که چقدر خوب کارشان را ظاهراً بلدند.
یا شاید همان طور که همیشه میتوان از این دو موجود بدجنس(!) انتظار داشت ، گزینه دیگر این باشد که آنها ایدهی وبلاگ را پیشنهاد دادهاند و چند سال بعد به فکرشان خطور کرده که استفاده از همان عنوان برای دیدن این که کسی دقت میکند یا نه ، جالب میشده .
اما اگر این دو متفاوت باشند، به این معنی است که مجموعه آثار مکتوب شرلوک بی بی سی ( که وبلاگ رسمی جان نیز بخشی از آن است ) ، اکنون دو پرونده با یک اسم دارند، و این موضوع برای افرادی مثل گیتیس و موفات نیز عاقبت خوشی نخواهد داشت.
منبع: RadioTimes
گیتیس می گوید : [ثمرهی] سالها نقشه کشیدن در سری جدید نهفته شده است.
به گفتهی گیتیس سرنخ هایی بسیار واضح وجود دارند و اگر بتوانیم به جای گمانهزنی بر اساس جزئیات نامرتبط تصادفی ، بر [این] راهنمایی های واقعی تمرکز کنیم ، می توانند به ما بگویند که دقیقاً انتظار چی چیزی را در سال نو از شرلوک می توانیم داشته باشیم.
«مواردی [وجود دارند و] در این سری به ثمر خواهند رسید که ما سالهاست که برایشان نقشه کشیدهایم،»
«اما مردم چیز هایی را نیز خواهند فهمید که [نقشهای از قبل برایشان] وجود نداشته. که [همان نکتهی] مورد علاقهی من است. و سپس چیزهای به شدت واضحی را که وجود دارند، نادیده میگیرند. مردم به آن ها تفاسیر عظیم [و عجیبی] وصله میزنند.»
گیتیس به بحث دربارهی یکی از تئوری های عجیبی که طی این سال ها دیده بود پرداخت . چیزی که ادعا میکرد نمونهی بارزی از گمانهزنیهای دیوانه واری است که از جانب بسیاری از طرفداران دیده است.
«من تئوری یک نفر رو دربارهی خودکشی موریارتی خوندم، که همش بر اساس داستانهای افسونگری گریم [نویسندهی آلمانی] بود، و [ برای محقق شدن و فهمش] واقعاً یه پروندهی سوابق لازم داشت [!] مثل یه راهنمای حاشیهنویسی شدهی اپیسودها. واضحه که قرار نیست محقق بشه، چون لازمه یه چیزی باشه مناسب بینندهی گهگداری، کسی که قرار نیست بگه «اه حالا گرفتم…» »
او این گونه بحث را پایان داد : « گاهی وقتا من از این چیزا مطلع میشم و [با خودم] فکر میکنم سطح ابتکار[شون] اعجاب انگیزه، اما این هم اعجاب انگیزه که فکر میکنید عاقبت قراره اون طوری بشه ، چون واقعاً نیست [!]. »
لینک تئوری عجیب دربارهی خودکشی موریارتی: Click Here
منبع: RadioTimes